گوییدو رنی (۱۶۴۲-۱۵۷۵)

گوییدو رنی (۱۶۴۲-۱۵۷۵)

زمانی که صحبت از تاریخ هنر غرب است ، نام هایی چون داوینچی و میکلانژ و رافائل در ذهن هنر دوستان و حتی افرادی که شناخت کافی از آن ندارند ، نقش می بندد . داوینچی با مونالیزای خود ، میکلانژ با مجسمه داوود و رافائل با دیوار نگاری های خود همه و همه ، گویایِ دوران اوجِ هنرهایِ تجسمی در قاره سبز هستند. در پسِ این نام ها به جرات میتوان گوییدو رنی را به عنوان نقاش بزرگ دوران خود پس از این بزرگان و خالق شاهکارهای گوناگون با شخصیتی مرموز به یاد آورد و متاسفانه امروزه کمتر نامی از او و آثار وی بر سرزبان هاست و شاید بازدیدکنندگانِ لوور و واتیکان فقط به هدف دیدار از آثار داوینچی و میکلانژ قدم در آن جا گذاشته و کمتر کسی صحبت از گوییدو را به میان می آورد .

پنجشنبه 5 مهر 1397 ساعت 8:59
مهندس اردوان سیف بهزاد
گردآوری و نگارش: مهندس اردوان سیف بهزاد
 
نام : گوییدو رنی 

زادگاه : بلونیا ، ایتالیا ، ۱۵۷۵

دوره : باروک 

وفات : بلونیا ، ۱۶۴۲

زمانی که صحبت از تاریخ هنر غرب است ، نام هایی چون داوینچی و میکلانژ و رافائل در ذهن هنر دوستان و حتی افرادی که شناخت کافی از آن ندارند ، نقش می بندد . داوینچی با مونالیزای خود ، میکلانژ با مجسمه داوود و رافائل با دیوار نگاری های خود همه و همه ، گویایِ دوران اوجِ هنرهایِ تجسمی در قاره سبز هستند. در پسِ این نام ها به جرات میتوان گوییدو رنی را به عنوان نقاش بزرگ دوران خود پس از این بزرگان و خالق شاهکارهای گوناگون با شخصیتی مرموز به یاد آورد و متاسفانه امروزه کمتر نامی از او و آثار وی بر سرزبان هاست و شاید بازدیدکنندگانِ لوور و واتیکان فقط به هدف دیدار از آثار داوینچی و میکلانژ قدم در آن جا گذاشته و کمتر کسی صحبت از گوییدو را به میان می آورد .







گوییدو رنی [۱] ،نقاش اهل بلونیا [۲] از شهرهای شمالی مهد هنر جهان ، ایتالیا ، به تاریخ ۴ نوامبر ۱۵۷۵ در خانواده ای هنرمند و اهل موسیقی چشم به جهان گشود . او به عنوان نهمین فرزند خانواده از سن ۱۰ سالگی کار خود را در حضور دنیس کالوائرت [۳] نقاش و معمار مشهور آن دوره آغاز کرد و سپس به همراه آلبانی [۴] و دومنیچینو [۵] از هم دوره های خود ، به همان آتلیه پیوست . او پس از ۹ سال آموزش توسط کالوائرت ،در سن ۲۰ سالگی به همراه آلبانی و دومنیچینو به آکادمی رقیب که توسط خانواده کاراچی[۶] واقع در شهر رم اداره میگشت، مهاجرت کردند و هسته مرکزی این مدرسه [۷] را بنا نهادند . خانواده کاراچی از پیشگامان هنر دوره باروک بودند و نقشی اساسی در جهت اعتلای فرهنگ و هنر جامعه خود ایفا کردند و شخصیت هنری رنی نیز به کمک خانواده کاراچی، شکل قاطع تری به خود گرفت و تحت تاثیر سبک طبیعت‌گرایی نوینی [۸] که کاراچی ها در پیش گرفته بودند راه خود را ادامه داد و پس از آن در سال ۱۵۹۹ در انجمن نقاشان آن دوره پذیرفته شد و از سال ۱۶۰۱ به مدت ۱۳ سال وقت خود را میان آتلیه خود واقع در بلونیا و شهر رم تقسیم کرد . 
رنی و آلبانی پس از مهاجرت به شهر زیبای رم و پیوستن به آنیبال کاراچی [۹] ، پیشگام در سبک کلاسیک باروک بودند و جهت طراحی دیوار و سقف نگاره های کاخ فارنزه [۱۰] اقدام کردند . 

در آن دوره کاردینال هایی که اهل ذوق و هنر بودند ، این گروه از هنرمندان را تحت حمایت خود قرار می دادند که گوییدو نیز از این قاعده مستثنی نبود .بین سال های ۱۶۰۱ تا ۱۶۰۴ کاردینال پائولو امیلیو اسفوندراتی[۱۱] این حمایت را به عهده گرفت و نقاشی به صلیب کشیدن سنت پیتر [۱۲] نیز بین سال های ۱۶۰۴ تا ۱۶۰۵ خلق شد. در ابتدای سال های آغازین قرن هفدهم میلادی ، گوییدو تحت تاثیر هنر و شهرت کاراواجیو[۱۳] نقاش مشهور و خالق اثر فالگیر[۱۴] قرار داشت و در خلق نقاشی به صلیب کشیدن سنت پیتر ، تمام توان خود را در تقلید از سبک کاراواجیو به کار بست و در عین حال که سعی در به کار بردن حالت های خشک شخصیتهای نقاشی و استفاده از ترکیب های قرینه در تصویر می کرد ، در حفظ سبک کلاسیک بومی شهر خود بلونیا نیز کوشش می نمود.

گوییدو سپس مورد توجه کاردینال بورگزه [۱۵] از علاقمندان هنرِ شهر رم و عمویش پاپ پنجم قرار گرفت و سقف نگاره شاهکار رنی با نام آئورورا [۱۶] که برای شخص کاردینال توسط وی بر سقف عمارت [۱۷] وی نقش بست، حاصل همین دوره و نقطه عطف زندگی هنری وی و از شاخص ترین آثار او می باشد. گوییدو که پس از کاراواجیو ، آنیبال کاراچی را به عنوان سرلوحه آثار هنری خود قرار داده بود ، در سال ۱۶۱۴ در کازینو پالاواچینی یا همان عمارت کاردینال بورگزه این سقف نگاره ( آئورورا) را خلق کرد و طراوت و شادابی اثر و ظرافت خاص دوران هلنیستی[۱۸] آن موجب شهرت خاص این اثر گردید .
بهرغم موفقیت های رنی در رم ، او در سال ۱۶۱۴ به زادگاه خود بازگشت و پس از درگذشت لودوویکو کاراچی [۱۹] از نقاشان مشهور در بلونیا ، گوییدو در شهر خود بی رقیب شده و به پرطرفدارترین ها در کشور خود یعنی ایتالیا تبدیل گشت و آثار و نقاشی های او در سراسر اروپا مشتریان خاص خود را داشت . در این دوره ، توجه او به فرمالیسم یا همان نقاشی پرتره بیشتر شد .در اثر آتالانتا و هیپومنس[۲۰] که برگرفته از افسانه ای یونانی است ، گوییدو با هدف نمایش انتزاعی و معنوی مرز نقش و نگاره های خود ، شخصیتهای عریان و بی روح و سرد نقاشی خود را با اینکه در اوج فعالیت احساسی و بدنی ، در رقابتی تنگاتنگ برای برنده شدن هستند ، به سان مجسمه های مرمرین قدیمی اسیر شده در دیوار نشان داد .
رنی طی سال های زندگی خود آثار مذهبی فراوانی از خود به جای گذاشت و به دلیل شهرتی که کسب کرده بود با سفر به شهرهای مختلف ، ترسیم نگاره های کاخ و کلیساها را به عهده می گرفت . در یکی از این سفرهای خود به شهر ناپل در سال ۱۶۱۸ که با دعوت کاردینال شهر و جهت طراحی بر دیوار و سقف کلیسای سن جنارو [۲۱] صورت گرفته بود ، با توجه به حضور نقاشان پر آوازه دیگر آن شهر ، نام هایی چون کاراچیولو [۲۲]، کورنزیو [۲۳] و ریبرا [۲۴] ، طبیعی بود که تاب تحمل حضور هنرمندی از شهری دیگر برای آن ها سخت باشد و از این رو تمام تلاش آن ها بر راندن هنرمند بخت برگشته از آن شهر معطوف بود و در سفر گوییدو حتی شایعه ای به گوش رسید که آنها قصد مسموم کردن وی را دارند و این خود انگیزه ای برای این هنرمند زودرنج بود که دوباره به زادگاهش بازگشته و آتلیه خود را بازگشایی کند .

طی قرن هجده و نوزده میلادی ، رنی همواره پس از رافائل شهرت خود را حفظ کرده بود( شهرت وی پس از مرگ) و این موضوع تا حدی بود که او را "گوییدوی مقدس"[۲۵] می نامیدند .
محبوبیت و شهرت وی ( پس از مرگ) تا زمانی که سروکله جان راسکین[۲۶] ، منتقد انگلیسی (که بیزاری وی از نقاشان ایتالیایی بخصوص شهر بلونیا شهره خاص و عام است .) ادامه داشت و نقد تحقیرآمیز راسکین ، در نبود گوییدو موجب طرد آثار او از نگاه ها گشت .
تا پیش از قرن بیستم ، گوییدو و آثارش مورد بی مهری شدیدی قرار گرفتند و تا سال ها پس از فوت او ، نام وی از خاطرها دور شده بود .دریغ از ذره ای قدرشناسی و حتی بدون یادبودی از وی به عنوان هنرمندی پرآوازه که این خود نشانگر عاقبت هنرمندان در این کره خاکی است . از دلایل مهمی که موجب تقویت این رخدادهای زنجیره وار می گشت ، عدم تمیز دادن آثار بیشمار و بی روح تقلید شده از وی می باشد . که نقشی اساسی را در این بی مهری ایفا نمود .
نقدهایی که در قرن هفدهم بر آثار گوییدو رنی انجام میگشت ، از تحولی در زندگی هنری وی خبر می داد و گویی رنی وارد فاز دوم زندگی هنری خود شده بود و در آثاری مانند کلئوپاترا[۲۷] و آپولو با تاج گل[۲۸] دیگر اثری از ژست های پیچیده و جامه های تودرتو دیده نمی شود و تمام این نقش ها جای خود را به بازی رنگ ها داده اند و خط و مرزهاکاملا محو شد ، گویی شخصیت ها و نقش ها با ظرافت خاصی آزاد گشته اند ، قلمو روی نقاشی رها شده ، همه رنگهای بی حس و روح جای خود را به یک هارمونی از رنگ ها داده که شناخت آن نیاز به مطالعه ای عمیق و دقیق طی مرور زمان دارد .
به غیر از خانواده کاراچی که گوییدو در آنجا رشد و پرورش یافت ، نگاره های رافائل و مجسمه های یونان باستان از جمله مهمترین الگوها و سرلوحه های تاثیر پذیری رنی بودند . تمام تلاش وی در راستای رسیدن به تناسبی ایده آل در واقعیت با استفاده از الگوهای مناسب هارمونی های کلاسیک بود . شخصیت آثار وی عموما آرام و با وقار بوده و لطافت ویژه ای در استفاده از رنگ ها به کار گرفته شده بود و تاثیر مستقیم اعتقادات مذهبی گوییدو بر اثارش او را بعنوان مشهورترین نقاش عصر خود در اروپا و الگوی تمام عیار یک هنرمند ایتالیایی دوره باروک به عموم شناسانده بود. گوییدو با تربیت شاگردان بسیاری همچون سیمونه کانتارینی [۲۹] (که تنها تصویر چهرۀ رنی حاصل کار اوست که هم اکنون در شهر بلونیا واقع است )، موفق به تاثیرگذاری شگرفی روی نقاشی دوره باروک پس از خود نیز گردید .

جنبه شخصیتی گوییدو ،مرموز و حساس و زودرنج بود که موجب قطع رابطه وی با بسیاری از همکاران هم دوره با او حتی کالوائرت و لودویک کاراچی گشته بود . از لحاظ ظاهری بسیار آراسته و شمایل اشرافی داشت ، اعتقاد و تعصب شدید مذهبی وی که ردپای آن در نگاره های وی نیز دیده می شود ، شهره خاص و عام بود . بخشندگی وی تا حدی بود که پنهانی، به افراد بی بضاعت کمک می کرد . رنی زندگی خود را وقف مادرش کرده بود و در عین حال زنان ترس و واهمه بسیاری داشت و تا حدی که تصور می کرد ، اگر بدن وی توسط زنی لمس شود وی مسموم خواهد شد و به همین دلیل او تا پایان عمر خود با هیچ زنی رابطه ای نداشت . ( علیرغم رفت و آمد مدل های جوان در آتلیه وی ، او حتی در منزل خود از پذیرفتن پیشخدمتهای زن نیز امتناع می کرد .) با وجود اعتقادهای بیش از حد مذهبیِ رنی ، او علاقه بسیار زیادی به قمار داشت و با وجود درآمد بالایی که داشت بیشتر مواقع مقروض بود . رنی در سال ۱۶۴۲ و در سن ۶۷ سالگی در بلونیا دار فانی را وداع گفت و آرامگاه وی در کلیسای سن دومنیکو واقع است . [۳۰]
در سال ۱۹۵۴ نمایشگاهی به یاد وی و با هدف معرفی او بعنوان یکی از بزرگترین نقاشان قرن هفدهم میلادی در زادگاهش بلونیا برپا گردید و امروزه بیشترین آثار جمع آوری شده از رنی در بلونیا[۳۱] و سایر آثار وی در موزه لوور واقع در پاریس ، موزه ملی لندن واقع است .

از مورخان معاصر با گوییدو ، مالوِژیا [۳۲] نام دارد که شخصیت و زندگی او را به کاغذ سپرده تا امروز بتوانیم شناخت بهتری نسبت به این هنرمند بزرگ داشته باشیم .


 
پانویس
[۱]- Guido Reni
[۲]- Bologna
[۳]- Denis Calvaert
[۴]- Francesco Albani
[۵]- Domenichino
[۶]- Carracci
[۷]- Accademia degli Incamminati
[۸]- Naturalism
[۹]- پسر عموی لودوویکو کاراچی ، Annibale Carracci
[۱۰]- سفارت فرانسه کنونی در رم ، Palazzo Farnese
[۱۱]- Paolo Emilio Sfondrati
[۱۲]- Crucifixion of St. Peter
[۱۳]- Caravaggio
[۱۴]- The Fortune Teller
[۱۵]- Scipione Borghese
[۱۶]- Aurora
[۱۷]- Palazzo Pallavicini-Rospigliosi
[۱۸]- عصر هلنیستی یا تمدن هلنیستی به دوره‌ای از تاریخ یونان باستان که از درگذشت اسکندر مقدونی  تا پدید آمدن امپراطوری روم اطلاق می گردد که تأثیر فرهنگی و قدرت یونان در اروپا و آسیا در اوج خود بود، به طوری که ادبیات، هنر، تئاتر، معماری، ریاضیات، فلسفه، موسیقی، اکتشافات و علوم در حال شکوفایی بودند. این دوران گاهی به عنوان دوره گذار و دوران اضمحلال یونان باستان در نظر گرفته می‌شود .
[۱۹]- Ludovico Carracci
[۲۰]- Atalanta and Hippomenes
Naples Cathedral, San Gennaro-[۲۱]
[۲۲]- Francesco Caracciolo
[۲۳]- Belisario Corenzio
[۲۴]- Jusepe de Ribera
[۲۵]- The Divine Guido
[۲۶]- John Ruskin
[۲۷]- Lucrezia and Cleopatra
[۲۸]- Appolo with a Laurel Wreath
[۲۹]- Simone Cantarini , il Pesarese
[۳۰]- Basilica of San Domenico
[۳۱]- Pinacoteca Nazionale
[۳۲]- Carlo Cesare Malvasia
منابع : Oxford Art Online ,Encyclopedia Of Britannica , Art Uk Magazine

ثبت نظر

ارسال